نمرود که از هر سو بوسیله ابراهیم ضربه می خورد و می دید که امدادهای غیبی به کمک او می آید تصمیم گرفتند ابراهیم را از سرزمین بابل تبعید کنند تا لااقل در پایتخت از دستش راحت باشند.(1)
بعضی دیگر گویند، ابراهیم خود برای انجام وظیفه بهتر دید که بابل را ترک کند و به سوی شام و فلسطین و مصر هجرت نماید و در آنجا مردم را هدایت نماید.
به هر حال آن مسافرت برای ابراهیم یک نوع مبارزه با ظلم نمرودیان بود. چنانکه قرآن در آیه ای از سوره انبیاء از آن تعبیر به نجات می کند.(2)
مدتی که ابراهیم در بابل بود، مردی بنام «لوط» و دختری بنام «ساره» به او ایمان آوردند. و ابراهیم با ساره ازدواج کرد. ساره دختر یکی از پیامبران بنام «لاحج» بود و اموال بسیار داشت و آنرا در اختیار ابراهیم گذاشت تا در راه خدا صرف کند. ابراهیم در سن 37 سالگی با ساره ازدواج کرد.(3)
به این ترتیب ابراهیم به سوی سرزمین قدس، شهر پیامبران و اولیای خدا روانه شد. با این هجرت ابراهیم گفت؛ «من (هر جا بروم) به سوی پروردگار می روم، او راهنمای من است و با هدایت او ترسی ندارم».(4)